در شرایطی که کشور بیش از هر زمان دیگری به پویایی، تحرک و رونق اقتصادی نیاز دارد، اتخاذ سیاستهایی نظیر تعطیلیهای گسترده و توقف چرخه خدمات دولتی، نهتنها گرهی از مشکلات موجود نمیگشاید، بلکه بر حجم چالشها و فشارهای وارد بر جامعه، خصوصاً بخش تولید و کسبوکار، میافزاید.
تعطیلی بهعنوان سادهترین و در عین حال ناعادلانهترین روش مدیریت بحرانهایی نظیر ناترازی انرژی، اگرچه ممکن است در نگاه نخست کارکردی فوری و تسکیندهنده داشته باشد، اما در واقع، پیامدهایی بلندمدت و بعضاً جبرانناپذیر برای ساختار اقتصادی، اجتماعی و حتی روانی کشور به همراه دارد. کشور ما امروز به تصمیماتی نیاز دارد که بر پایه تدبیر، برنامهریزی و نگاه بلندمدت بنا شده باشند، نه تصمیمهایی مقطعی که چراغ فعالیتها را خاموش و موتور اقتصاد را از حرکت بازمیدارند و بهتر آن است که به جای خاموش کردن چراغ ها چراغ تدبیر و برنامه ریزی را روشن کنند.
نکته مهم و قابلتأمل دیگر آن است که اجرای چنین سیاستهایی در تضاد آشکار با شعار سال ۱۴۰۴ یعنی «سرمایهگذاری برای تولید» است. تحقق این شعار نهتنها نیازمند ثبات و امنیت اقتصادی، بلکه در گرو دسترسی منظم و بیوقفه مردم، فعالان اقتصادی و بخش خصوصی به خدمات عمومی و دولتی است. وقتی بهصورت مکرر چرخه خدماترسانی مختل میشود، عدالت در ارائه خدمات زیر سؤال میرود و تولید و تجارت از مسیر توسعه عقب میمانند.
تجربه نشان داده است که توسعه اقتصادی و اجتماعی در گرو تداوم و پایداری فعالیتهاست. هیچ کشوری با توقفهای مکرر، با تعطیلیهای گسترده و با خاموشکردن چراغ فرصتها، به جایگاه مطلوب نرسیده است. کشور ما امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تصمیماتی است که بهجای انفعال، با روحیهای فعالانه، مسیر پیشرفت را هموار سازد.
در پایان باید گفت: اگر بهراستی به دنبال تحقق عدالت و توسعه پایدار هستیم، لازم است با بازنگری در سیاستهای کنونی، چراغ تدبیر را روشن نگه داریم؛ تا نه تنها انرژی کشور به درستی مدیریت شود، بلکه حرکت چرخهای تولید، تجارت، کشاورزی و خدمات نیز متوقف نشود. راه نجات کشور از مسیر کار، تلاش و برنامهریزی میگذرد؛ نه از مسیر خاموشیها و تعطیلیها.
و ما ادراک الله

