استراتژی ایرانیان برای تقابل با بحران‌های اقتصادی!

از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۹۴ بیش از سه‌هزار میلیارد دلار منابع ارزی داشتیم اما این منابع چه دستاوردی داشته است؟ ایرانیان به صورت سنتی به تعارف عادت کرده‌اند و همواره به‌دنبال یافتن خوشایندترین راه‌حل‌ها هستند.

دولت کره بیشترین منابعش را برای تولید ماشین‌آلات صنایع مادر می‌دهد، چون می‌داند آن صنعت سودآوری نیست اما نیاز اولیه برای توسعه است، پس به این صنعت رانت می‌دهد و بلند هم می‌گوید من به این بخش رانت می‌دهم تا بتواند بستری را برای صنایع دیگر فراهم کند. دولت‌های ما رانت را جایی پخش می‌کنند که اثربخش نیست و از آن بدتر اینکه واضح و صریح هم نمی‌گویند که در حال توزیع این رانت هستیم.
از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۹۴ بیش از سه‌هزار میلیارد دلار منابع ارزی داشتیم اما این منابع چه دستاوردی داشته است؟ ایرانیان به صورت سنتی به تعارف عادت کرده‌اند و همواره به‌دنبال یافتن خوشایندترین راه‌حل‌ها هستند. بیماری‌های اقتصاد ایران را به‌سختی می‌توان با نسخه‌های ویژه جوامع توسعه‌یافته حل کرد. کشورهایی که نرخ رشد اندکی دارند، به‌جای آنکه به اصلاحات نهادی بپردازند به دلیل دشواری این اصلاحات، به ساختن سدها، بزرگراه‌ها و تسهیلات بندری مشغول می‌شوند، چون از نظر فنی ساده هستند.
دولت‌ها تمایل ندارند که فعالیت‌های توسعه‌ای خود را به محصولاتی گره بزنند که باید به بازار عرضه شوند و به فروش برسند، زیرا با وجود اینکه چنین سرمایه‌گذاری‌ای می‌تواند موجب شکوفایی شود، ممکن است باعث زیان‌های مفتضحانه نیز بشود. دولت‌ها به‌هیچ‌وجه مایل نیستند عملکردشان را به این شکل به آزمون بگذارند، بنابراین به‌جای آنکه شاهد دولت فوق‌العاده با انگیزه و ریسک‌پذیر و غیرمعمول کارآفرین باشیم، می‌بینیم که دولت‌های این‌چنینی به دنبال اجرای پروژه‌هایی مانند بندرگاه و بزرگراه می‌روند که معمولا به پروژه‌های شکست‌خورده بدل نمی‌شوند و از آنجا که معمولا حفظ و نگهداری هم نمی‌شوند می‌شود آن‌ها را دوباره و چندباره ساخت.
دولت‌ها در ایران با بدهی ایجادکردن به دنبال اجرای پروژه‌های این‌چنینی هستند. بعد هم آن‌قدر دستشان خالی می‌شود که می‌گویند منابع برای اتمام این پروژه‌ها وجود ندارد. چرا منابع ندارید؟ چون هدرش داده‌اید. منابع ارزی در اختیار ایران از سال ۱۳۳۸ تا ۱۳۹۴ شمسی، سه‌هزارو ۶۰ میلیارد دلار بوده است.
کره‌جنوبی با یک‌پنجم این مقدار منابع به کره امروز تبدیل شد. جز این ۴۸۹ میلیارد دلار نیز از منابع خارجی استفاده کرده‌ایم. ما به‌هیچ‌وجه کمبود منابع نداشته‌ایم. اتلاف منابع یعنی اینکه در کشور ۵۴ فرودگاه وجود دارد که فقط سه‌تای آن‌ها توجیه اقتصادی دارند. همه دولت‌ها در طول این مدت تصور کرده‌اند اگر پروژه اجرا کنیم کشور را درست کرده‌ایم و این یعنی دانش توسعه در دولت‌های ما وجود نداشته است.
ما پیشگام برنامه‌ریزی در آسیا بوده‌ایم. از سال ۱۹۴۸ این کار را شروع کرده‌ایم؛ یعنی پنج سال زودتر از چین و ۱۴ سال زودتر از کره‌جنوبی و ۱۸ سال زودتر از مالزی. چین اقتصادش تاب‌آور است و قدرت بازی دارد، چون با فناوری، محصول فناوری را می‌سازد و قدرتش را در خدمات نشان می‌دهد. به طور متوسط از سال ۱۳۵۲ تا امروز رشد اقتصادی کشور ما دو درصد بوده است. این رشد ما را به کجا می‌رساند؟ به عقب. سهم چند نسل را خوردیم و حالا به خوردن سهم آیندگان رسیده‌ایم.
ما قادر به برنامه‌ریزی اقتصادی نبوده و هرگز به اجماع نرسیده‌ایم. در این بین شعار هم می‌دهیم که همه دنیا برای دیدار ما به‌صف شده‌اند. سهم تجارت ایران از تجارت جهان ۰.۲۴درصد است. ما در سال ۱۳۳۴.۲۳ کارخانه تولید روغن نباتی داشتیم و در سال ۱۳۳۸، این تعداد به ۴۸ کارخانه می‌رسد. این یعنی مفهوم کارآفرین لوث شد. ما از همان اولی کپی کردیم و کپی کردیم و بدون هیچ پیشرفتی صرفا اعداد را بزرگ کردیم. هرساله صنایع برپایه تکنولوژی به‌کاررفته در آن‌ها دسته‌بندی می‌شوند.
ما تحقیقاتی انجام دادیم و متوجه شدیم ۸۲ درصد صنایع ما در فناوری‌های متوسط و پایین‌تر قرار دارند. تازه گول آن عدد ۱۸ درصد فناوری متوسط بالا و های‌تک را نخورید، چراکه ما به‌لحاظ اخلاقی برخی صنایع را طبق تعاریف در همان دسته‌ای که قرارداد کرده بودیم قرار دادیم، اما حقیقت این است که برخی از آن‌ها واقعا فناوری متوسط یا بالایی ندارند؛ برای مثال صنعت ساخت تلویزیون نیز در همین دسته فناوری‌های بالا قرار می‌گیرد. کشور ما ۲۳ کارخانه دارای پروانه بهره‌برداری تلویزیون دارد؛ یعنی ۱۰ برابر کشور کره، اما آیا از نظر فناوری قابل مقایسه هستیم؟
کشور ما ۱۶۰ شرکت دارویی و ۹۷ خط تولید دارو دارد، اما وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که چقدر در این بحث به واردات وابسته‌ایم. سوئیس هفت کارخانه تولید دارو دارد. ما برخی از داروها را بررسی کردیم و متوجه شدیم فقط یک قلم دارو را ۲۷ کارخانه مختلف تولید می‌کنند. ما ۵۲ خودروساز مونتاژکار داریم. این یعنی ما استراتژی نداریم؛ یعنی هرگز نیامده‌ایم ببینیم کجای کار هستیم.

منبع: با تلخیص از روزنامه شرق